اشعار عاشقانه

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست

عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست

ناگهان - دریا!  تو را  دیدم  حواسم پرت شد

کوزه ام  بی اختیار افتاد  از  دستم  شکست

در  دلم  فریاد  زد فرهاد  و کوهستان  شنید

هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست

عشق  زانو  زد  غرور  گام هایم  خرد  شد

قامتم  وقتی  به  اندوه  تو پیوستم  شکست

وقتی  از  چشم  تو افتادم  نمیدانم  چه  شد

پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …

+نوشته شده در جمعه 28 شهريور 1393برچسب:,ساعت10:46توسط وحید | |